فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

كودك خوش اقبال و فرخنده !

27 فروردین 1396 توسط راحله مري

جابر گويد: امام باقر عليه السلام  به من خبر داد: يكى از زنان طايفه بنى هلال، دايه حضرت على عليه السلام  بود كه در زمان شيرخوارگى حضرت در خيمه خود به او شير مى داد و نگهداريش مى كرد، آن زن پسرى هم داشت كه برادر همشير على عليه السلام  به حساب مى آمد ولى سنش يازده ماه و چند روز از على بزرگتر بود در كنار خيمه آنان چاهى قديمى قرار داشت روزى آن طفل بر لب چاه آمد و سر خود را داخل آن نمود على عليه السلام  نيز مصمم شد به دنبال او برود، پاى على عليه السلام  به ريسمان هاى خيمه پيچيده شد و آنگاه طناب ها را كشيد تا خود را به برادر رضاعى خود برساند آنگاه به يك پا و دست او چسبيد به حالتى كه دست او را در دهان و پايش را به دست گرفت تا از فرو افتادن او در چاه آب جلوگيرى كند. در همين حال مادر رضاعى على عليه السلام  از راه رسيد و صحنه را مشاهده كرد و شيون كنان فرياد زد: اى اهل قبيله ام، اى طايفه ام بيایيد، چه بچه فرخنده و مباركى !! على فرزندم را نگه داشته تا در چاه نيفتد سپس دو كودك را از سر چاه دور كرد مردم نيز از نيروى طفلى با آن سن و سال در شگفتى فرو رفته بودند، كه با بند شدن پاى على عليه السلام  به طناب هاى خيمه چگونه خود را كشيده تا دستش را به برادرش برساند لذا بدين جهت مادر رضاعيش او را ميمون ناميد يعنى مبارك و فرخنده و آن كودك در ميان طايفه بنى هلال به معلق ميمون شهرت يافته بود.

معانى الاخبار، ج 1، ص 140.

 1 نظر

مولود قرآن خوان !

27 فروردین 1396 توسط راحله مري

عباس بن عبدالمطلب روايت كرده زمانى كه على بن ابيطالب عليه السلام  بدنيا آمد قندانه او را به دست حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم دادند. حضرت على عليه السلام  به تلاوت آيات اوليه سوره مؤ منون و آيات بعدى آن پرداخت و وقتى به آيه اولئك هم الوارثون رسيد رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: به خدا قسم! كه اى على عليه السلام  تو امير ايشان مى باشى .

دايرة المعارف علوى، ج 10، ص431.

 1 نظر

كودك بت شكن

27 فروردین 1396 توسط راحله مري

حضرت على عليه السلام دوران كودكى خود را مى گذرانيد. روزى پدرش ابوطالب نزد همسرش فاطمه بنت اسد آمد و گفت: على عليه السلام  را ديدم كه بت هاى بت پرستان را مى شكند. مى ترسم كه بزرگان قريش با خبر شوند و به او آسيب برسانند، فاطمه مادر على گفت: شگفتا من خبرى عجيب تر از اين به تو بدهم آن هنگامى كه على عليه‌السلام بچه بود و در رحم من قرار داشت روزى كنار كعبه رفتم به طواف كعبه، قصد پرستش خدا را كردم. بت‌پرستان، بت هاى خود را در محلى در كنار كعبه گذاشته بودند. وقتى كه در طواف به روبروى آن محل رسيدم على عليه السلام در رحمم آن چنان دو پاى خود را فشار مى داد كه من از نزديك شدن به جايگاه بت‌ها ناتوان مى شدم .

بحارالانوار، ج 42، ص 18.



 1 نظر

قبله حاجات على عليه السلام

27 فروردین 1396 توسط راحله مري

وقتى كه حضرت على عليه السلام  در حمل مادر خود فاطمه بن اسد بود چون حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فاطمه بنت اسد را مى ديدند، اگر فاطمه نشسته بود بى اختيار از جاى خود برمى‌خاست وقتى از جناب فاطمه بنت اسد سؤال مى كردند چرا تو با حمل بچه اى كه دارى باز بر مى‌خيزى، فرمود: حالت عجيبى در خود مى بينم هر وقت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را مى بينم بچه در رحم من به حركت مى آيد و متوجه مى شوم كه فرزندم قيام نموده لهذا هنگام ديدن آن حضرت بى اختيار بر مى خيزم و چون رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، در پيش من از طرفى به طرف ديگر مى رود فى الفور جنين من نيز به همان سمت به حركت در مى آيد بنابراين من نيز ناچارم روى خود را بدان طرف نمايم، لذا حضرت على عليه السلام  از حالت و مرتبت حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم منكشف بوده در هنگامى كه هنوز تولد نيافته بود و اين نيست مگر از خواص نفس قدسى؛ لذا اهل تسنن به همين دليل وقتى كه نام مبارك على عليه السلام  را به زبان مى آورند مى گويند كرم الله وجهه (خداوند بر مقامش بيفزايد) و فقط درباره على عليه السلام  اين جمله را مى گويند ولى درباره ساير صحابه جمله (رضى الله عنه ) مى گويند.

محقق جلال دوانى ، رساله نورالهدية ، ص 22 و 75؛ محقق دوانى از علماى بزرگ اهل تسنن متوفى 908 ه‍ بوده كه در اواخر عمر شيعه شده و مطالب فوق را در كتاب خود ذكر كرده است .

 نظر دهید »

تولد على عليه السلام

22 فروردین 1396 توسط راحله مري

 

على عليه السلام  اولين هاشمى است كه پدر و مادرش هاشمى بودند (فاطمه بنت اسد بن هاشم و ابوطالب ابن عبدالمطلب بن هاشم ) حضرت امير در روز جمعه 13 رجب ده سال قبل از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و 23 سال پيش از هجرت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در شهر مكه و در خانه خدا به دنيا آمد. ابن قعنب مى گويد: با عباس ‍ بن عبدالمطلب و گروهى ديگر روياروى خانه ى خدا نشسته بوديم فاطمه بنت اسد به سوى خانه ى خدا آمد و ايستاد و گفت : خداوندا به تو پيامبرانت و كتابهايشان ايمان دارم . گفتار ابراهيم عليه السلام  جد خود را راستين مى دانم همانگونه اين خانه را به فرمان تو بنا نهاد…

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طوفان جاهلیت
  • اشعار
  • سیدة نساء العالمین
  • امیرمومنان
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

نوای سایت

دریافت کد این آهنگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس