فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بررسی و تحلیل نظری اخلاق جنگ در قرآن و حدیث

10 خرداد 1394 توسط راحله مري

شروع جنگ در اسلام مشروط به شرایطی چون مقابله با تجاوزگری، دفاع از مظلوم، رفع فتنه، فقدان راه ‌حل مسالمت‌آمیز است که همگی از اصول مترقی اخلاقی اسلام خبر می‌دهد.


چکیده
موضوع جنگ همواره مورد توجه دانشمندان اخلاق قرار گرفته است. در این نوشتار دیدگاه اسلام براساس آیات قرآن و روایات پیرامون این سؤال که آیا جهاد ابتدایی در اسلام توجیه اخلاقی دارد، تبیین و به برخی از شبهات و اشکالات پاسخ داده شده است. در ابتدا دیدگاه‌های رایج فیلسوفان اخلاق غرب در این باره بررسی، سپس نظر اسلام بیان شده ‌است. توصیه اسلام به جنگ در چارچوب کلی جهان اسلام که بر محور توحید و عدالت استوار است، معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

ازاین‌رو بارزترین شرط جهاد در اسلام فی سبیل الله بودن آن است که با توجه به همین قید اشکال مهم غربیان به حکم جهاد در اسلام پاسخ داده می‌شود. شروع جنگ در اسلام مشروط به شرایطی چون مقابله با تجاوزگری، دفاع از مظلوم، رفع فتنه، فقدان راه‌حل مسالمت‌آمیز است که همگی از اصول مترقی اخلاقی اسلام خبر می‌دهد.

واژگان کلیدی

جنگ، اخلاق جنگ، جنگ ابتدایی، جنگ دفاعی، نظریه جنگ عادلانه.

طرح مسئله

جنگ و صلح دو پدیده‌ای است که بشر همواره در طول تاریخ با آنها روبه‌رو بوده و از آنها بهره‌ها برده و یا با مصائب آن دست و پنجه نرم کرده است. تقابل این دو مفهوم، به تقابل خیر و شر در وجود انسان باز می‌گردد. از سویی، انسان موجودی کمال‌جو و خیرخواه است که برای کسب سعادت دنیوی و اخروی از انجام هیچ خیری دریغ نمی‌ورزد. از سویی نیز تزاحمات و تضادهای درونی انسان و برخورد منافع وی، او را به موجودی تبدیل می‌کند که در مقابل دیگری بایستد تا به اهداف خود نائل گردد.

فیلسوفان اخلاقی چون کارل وان کلاسویتز، مایکل گلون و مایکل والتزر جنگ را این‌گونه تعریف کرده‌اند: «جنگ درگیری و نزاعی واقعی، بین‌المللی، گسترده و مسلحانه میان جوامع سیاسی بر سر قدرت و حکومت است.» (Orend, 2005: 2-3) با قید واقعی، درگیری‌های لفظی و تهدیدات شفاهی که بدون اقدام عملی است، از تعریف جنگ خارج می‌شود. قید دیگر جنگ، بین‌المللی بودن آن است؛ بنابراین درگیری شخصی میان دو یا چند نفر، چه مسلحانه و چه غیر مسلحانه را جنگ نمی‌نامند. طرف‌های درگیر در جنگ باید کشور مستقل بوده و یا ادعای استقلال داشته باشند.

جنگ باید گسترده باشد؛ بنابراین درگیری‌های محدود بین گروه‌های کوچک را اصطلاحاً جنگ نمی‌گویند. عنصر مهم دیگر در همه جنگ‌ها، هدف غایی آن است که در نظر این فیلسوفان به‌دست آوردن قدرت و گسترش حکومت است. در واقع جنگ روشی خشن است برای اینکه مشخص شود چه کسی حق به کرسی نشاندن حرف و عقیده خود در یک قلمرو مشخص را دارد. (Clausewitz, 1995: 89)

نظریه‌های اخلاقی درباره جنگ

ماهیت خشن جنگ و تأثیرات گسترده اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن سؤالات اخلاقی جنجالی زیادی را به‌دنبال داشته و رویکردهای گوناگونی در پاسخ به این پرسش‌ها ایجاد شده است. حداقل سه دیدگاه در مورد اخلاق جنگ و صلح در میان فیلسوفان غربی به‌وجود آمده است: نظریه جنگ عادلانه، صلح‌گرایی و واقع‌گرایی. (Orend, 2005: 3)

الف) نظریه جنگ عادلانه

این دیدگاه تأثیرگذارترین و پرطرف‌دارترین نظر در اخلاق جنگ و صلح است و شخصیت‌هایی همچون آگوستین، آکوئیناس و مایکل والتزر طرف‌دار این دیدگاه بوده‌اند. بسیاری، سَنت آگوستین را بنیان‌گذار این نظریه دانسته‌اند؛ ولی ریشه‌های اولیه این نظریه را در لابه‌لای دیدگاه‌های ارسطو می‌توان جستجو کرد. (Walzer, 1995: 125)

نکته اصلی این نظریه این است که جنگ فی‌نفسه و بالکل بد و غیر اخلاقی نیست؛ بلکه جنگ در موارد خاص و تحت شرایطی شایسته، نیکو و کاملاً عادلانه است و از لحاظ اخلاقی کاملاً توجیه‌پذیر است. طرف‌داران این نظریه همواره جنگ جهانی دوم و وارد شدن متفقین به این جنگ را از قبیل جنگ عادلانه و توجیه‌پذیر می‌دانند. بسیاری از اصول نظریه جنگ عادلانه اکنون در قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی انعکاس داده شده است.

براساس نظریه جنگ عادلانه، جنگ در شرایط خاصی صحیح و اخلاقی است. شرایط عادلانه در سه بخش و سه مرحله بیان شده که عبارتند از: 1. عدالت در آغاز جنگ؛ 2. عدالت در حین جنگ؛ 3. عدالت در خاتمه جنگ و برقراری صلح. (Orend, 2005: 5)

یک. عدالت در آغاز جنگ

رعایت اصول و قواعد عدالت در آغاز جنگ به سران و رهبران سیاسی کشورها بازمی‌گردد. رهبران سیاسی معمولاً آغازکننده جنگ هستند و نیروهای خود را به حرکت درمی‌آورند. اگر قرار باشد شروع جنگ عادلانه و اخلاقی باشد، باید دارای شش شرط باشد. این شرایط عبارتند از:

1. هدف عادلانه: این مهمترین عنصر در عادلانه شدن آغاز جنگ است. دولت‌ها تنها با داشتن دلیل منطقی و معقول می‌توانند آغازگر جنگ باشند. دلیل و هدف عادلانه می‌تواند شامل دفاع از خود در برابر تجاوز خارجی، دفاع از کشور ثالث در برابر حمله خارجی و حمایت از شهروندان بی‌گناه در برابر حکومت‌ها و دولت‌های ظالم باشد. در یک کلام اینکه هدف عادلانه در نظر والتزر به مقاومت در برابر خشونت تعبیر شده است.

2. قصد و نیت صحیح: قصد دولت در شروع جنگ باید صرفاً رسیدن به هدف عادلانه باشد. داشتن هدف عادلانه برای شروع جنگ کافی نیست؛ بلکه انگیزه واقعی در پس توسل به جنگ نیز باید از لحاظ اخلاقی درست باشد. انگیزه تصرف سرزمین و افزایش قدرت، انتقام‌جویی و یا نفرت نژادی نباید در کار باشد.

3. حاکمیت قانونی دولت و اعلان عمومی: تنها مرجع قانونی که می‌تواند آغازکننده جنگ باشد، دولت دارای حاکمیت مشروع است. آغاز جنگ به شرطی دارای مشروعیت است که نهاد مشروع و مسئول، رسماً و علناً آن را اعلام کند.

4. آخرین راه‌حل: شروع جنگ به شرطی عادلانه و اخلاقاً صحیح است که تمام راه‌حل‌های صلح‌آمیز برای دفع منازعه به بن‌بست رسیده باشد. اگر امکان دفع تجاوز و یا انصراف دولت متجاوز از اصرار به استفاده از خشونت از طریق گفتگو و یا تحریم‌های بین‌المللی وجود داشته باشد، آغاز جنگ اخلاقاً مشروع نیست.

5. احتمال موفقیت: دولت‌ها تنها در صورتی می‌توانند شروع‌کننده جنگ باشند که این اقدام طبق احتمالات عقلایی همراه درصدی از موفقیت و رسیدن به اهداف از قبل مشخص‌شده باشد.

6. تناسب: دولت پیش از آغاز جنگ باید فواید عمومی منتج از آن را در برابر ضررهای احتمالی بسنجد و تنها در صورتی که فواید آن بیشتر و یا متناسب با ضررهای آن است، می‌تواند آغازگر جنگ باشد. (Ibid: 12; Walzer, 1995: 60-100)

دو. عدالت در حین جنگ

اصول اخلاقی حین جنگ اصولی است که سربازان و افسران و همه افراد درگیر در جنگ موظف به اجرای آن هستند و مربوط به رفتار صحیح اخلاقی با سربازان دشمن و صحنه نبرد است. برخی از این اصول به اختصار چنین است:

1. پیروی از قوانین بین‌المللی: تابعیت از قانون در عدم استفاده از سلاح‌های ممنوعه، نظیر سلاح شیمیایی و میکروبی.

2. عدم تعرض به غیر نظامیان: سربازان باید سلاح‌های غیر ممنوعه خود را تنها علیه کسانی که به‌طور مستقیم درگیر جنگ شده‌اند، به‌کار برند. بنابراین بمباران مناطق مسکونی در شهرها ممنوع و غیر اخلاقی است.

3. تناسب: سربازان متناسب با هدف آغاز جنگ مجاز به استفاده از اسلحه هستند. بنابراین استفاده از سلاح‌های غیر متعارف و روش‌های افراطی ناسازگار با هدف جنگ، غیرمجاز است.

4. خوش‌رفتاری با اسیران جنگی: اگر سربازان دشمن تسلیم شده یا به اسارت درآیند، از آنجا که دیگر تهدید بالفعل به‌حساب نمی‌آیند و جزو افراد درگیر در جنگ نمی‌باشند، نباید با آنها به‌عنوان دشمن برخورد شده و در معرض قتل، گرسنگی، تجاوز، شکنجه و آزمایش پزشکی و مواردی از این قبیل قرار گیرند؛ بلکه باید تا پایان جنگ در اردوگاه‌های دور از صحنه جنگ نگهداری شوند.

5. عدم استفاده از روش‌های ممنوعه: استفاده از روش‌هایی نظیر تجاوز جنسی، نسل‌کشی، پاک‌سازی نژادی و قومی، استفاده از سم، فریب، استفاده از اسرای جنگی در جنگ علیه هم‌وطنانشان و یا سلاح‌های کشتار جمعی ممنوع است.

6. عدم انتقام‌جویی و مقابله به مثل: نقض قوانین اخلاقی و بین‌المللی مربوط به جنگ از سوی کشور متخاصم، مجوزی برای مقابله به مثل و نقض قوانین در مورد کشور متجاوز نیست. (Orend, 2004: 19)

سه. عدالت پس از جنگ و ایجاد صلح

همان‌گونه که شروع جنگ و ادامه جنگ دارای اصول اخلاقی است، اتمام آن و گذار از مرحله جنگ به صلح نیز دارای اصولی است که دولت‌ها و افراد درگیر در جنگ موظف به رعایت آنها هستند. این اصول عبارتند از:

1. نحوه اعلام صلح: اعلام صلح باید معقول و حساب‌شده باشد و به‌صورت مناسب و عمومی اعلام گردد.

2. دفاع از حقوق: در توافق صلح باید حقوق همه کسانی که به‌خاطر جنگ نقض شده، استیفا گردد.

3. تبعیض در مجازات: میان رهبران سیاسی، سربازان و شهروندان عادی کشور شکست‌خورده، باید تفاوت گذاشته شود. شهروندان عادی باید از مجازات‌های کیفری پس از جنگ در امان باشند.

4. مجازات متجاوز: اگر کشور شکست‌خورده ناقض حقوق بین‌المللی بوده، باید متناسب با نقش رهبران سیاسی و سربازان شرکت‌کننده در جنگ برای آنها مجازات عادلانه درنظر گرفته شود.

5. جبران خسارت: جبران خسارت باید به‌صورتی باشد که علاوه بر اینکه خسارت‌دیدگان به حق خود برسند، امکان اینکه کشور شکست‌خورده به بازسازی زیرساخت‌های خود بپردازد، وجود داشته باشد.

6. اصلاحات و تجهیز دوباره کشور: پس از اتمام جنگ، لازم است که در کشور شکست‌خورده، اصلاحات سیاسی و نظامی انجام شود؛ نیروهای درگیر در جنگ خلع سلاح شوند و نیروی جدید پلیس و ارتش تشکیل گردد. (Orend, 2004: 123-140)

ب) نظریه واقع‌گرایی

براساس این دیدگاه اصولاً هیچ رابطه‌ای میان عدالت، اخلاق و جنگ وجود ندارد. دولت‌ها برای منافع اقتصادی، مادی و توسعه قلمرو و قدرت خویش وارد جنگ می‌شوند و ایدئال‌های اخلاقی و توسعه عدالت نمی‌تواند مد نظر هیج دولت در جنگی باشد.از طرف دیگر، شرایط جهانی به‌گونه‌ای است که در موارد زیادی جنگ اجتناب‌ناپذیر است و دولت‌ها ناخواسته وارد جنگ می‌شوند؛ در این شرایط داشتن اهداف عدالت‌جویانه و اخلاقی بی‌معناست. بنابراین وارد کردن مفاهیم اخلاقی در جنگ اشتباه است؛ میان جنگ و این مفاهیم سنخیتی وجود ندارد.

والتزر در رد واقع‌گرایی می‌گوید: ماهیت دولت چیزی جز افراد تشکیل‌دهنده آن نیست و چون انسان‌ها دارای اهداف اخلاقی هستند، دولت‌ها که از همین انسان‌ها تشکیل شده‌اند نیز دارای دغدغه‌های اخلاقی هستند. از طرف دیگر، دولت‌ها برای قدرت بیشتر تلاش می‌کنند و قدرت بیشتر با حمایت مردم از آنها حاصل می‌شود؛ ازاین‌رو نمی‌توانند از عدالت و اخلاق صرف‌نظر کنند. همچنین عدم اختیار دولت‌ها در اجتناب از جنگ و ضرورت آن در شرایط امروز جهانی، ادعای بدون دلیل و خلاف وجدان است. (Walzer, 1995: 140-167)

ج) نظریه صلح‌گرایی

براساس این دیدگاه امکان طرح مسائل اخلاقی در مورد جنگ وجود دارد، ولی پاسخ به این سؤال که آیا جنگ می‌تواند اخلاقی باشد، همواره منفی است. جنگ همیشه منفی و ضد اخلاقی است؛ چراکه همیشه راه‌حل صلح‌آمیز برای رفع مخاصمات وجود دارد. جنگ در هر شرایطی همیشه یک انتخاب اشتباه است. مخالفت مدنی از داخل و فشارهای بین‌المللی از خارج، می‌تواند کشور متجاوز را به زانو درآورد و شکست دهد.

والتزر در رد صلح‌گرایی می‌گوید: یکی از مهم‌ترین دلایل سستی این نظریه، غیر واقعی بودن و یا خوش‌بینانه بودن آن است. جهان عاری از خشونت، آن‌گونه که صلح‌گراها درصدد ترسیم آن هستند، غیر قابل تحقق است. جنگ گاهی اخلاقاً ضروری است؛ هنگامی که حقوق ملت‌ها پایمال گردد. اقدامات صلح‌آمیز برای رفع تجاوز و خشونت همیشه کارساز نیست و در مواردی باعث جری‌تر شدن متجاوز می‌گردد؛ اتفاقی که در مورد آلمان زمان هیتلر افتاد. بنابراین جنگی که برای متوقف کردن تجاوز با شرایط خاص آن شروع شود، نه‌تنها عادلانه و صحیح است، بلکه ضرورت نیز دارد. (Ibid: 171-196)

بررسی دیدگاه اسلام درباره جنگ

برای به‌دست آوردن دیدگاه اسلام درباره جنگ، لازم است منابع اسلامی و در رأس آنها آیات نورانی قرآن کریم و سپس احادیث و سیره پیامبر اکرم(ص) و تاریخ صدر اسلام را بررسی و بازبینی کنیم.

آن‌گونه که در منابع فقه اسلامی گفته شده است، جهاد در یک تقسیم‌بندی کلی به دو نوع جهاد ابتدایی و دفاعی تقسیم می‌شود که در کتب فقهی احکام و شرایط هریک بیان شده است. هدف ما در این نوشتار بررسی فقهی یا کلامی مسئله جهاد در اسلام نیست؛ بلکه ما درصدد بررسی اخلاقی جهاد و پاسخ دادن به این پرسش هستیم که آیا جنگ، به‌ویژه نوع ابتدایی آن دارای توجیه اخلاقی هست یا نه؟ آیا شروع جنگ با توجه به معیارهای ارائه‌شده برای عمل اخلاقی در فلسفه اخلاق، پذیرفتنی و پسندیده است؟

همان‌گونه که در مقدمه بیان کردیم، در حال حاضر رویکرد اصلی فیلسوفان، حقوق‌دانان و سیاست‌مداران غربی در مورد جنگ، پذیرش نظریه جنگ عادلانه است. بر این اساس، تقریباً همگی پذیرفته‌اند که جنگ در دنیای امروز، حتی با درنظر گرفتن معیارهای اخلاقی، نه‌تنها اجتناب‌ناپذیر نیست، بلکه در مواردی لازم و ضروری و مصداق یک عمل اخلاقی است. با توجه به این رویکرد، آیا دستور اسلام به جهاد در قالب معیارهای پذیرفته‌شده جامعه جهانی قرار می‌گیرد یا خیر؟

مطالعه و دقت در آداب شروع، ادامه و پایان دادن جنگ در اسلام، این حقیقت را آشکار می‌کند که آنچه امروزه در نظام حقوق بین‌الملل مورد تأکید قرار گرفته، چهارده قرن پیش‌تر در متن تعالیم اسلام وجود داشته و در مواردی الهام‌بخش تدوین‌کنندگان این حقوق نیز بوده است. از طرف دیگر، همان‌گونه که اسلام برای شروع جنگ و ادامه آن شرایط و اصولی درنظر گرفته، برای خاتمه آن و برقراری صلح نیز شرایط و قواعدی اندیشیده و همگان را به اجرای آن فراخوانده است. در اینجا بر روی موضوع اخلاقی بودن شروع جنگ در اسلام متمرکز شده و بحث در مورد ضوابط اخلاقی حین جنگ و پایان آن را به مقالی دیگر وامی‌گذاریم.

همان‌گونه که اشاره شد، در اسلام دو نوع جهاد وجود دارد: جهاد دفاعی و جهاد ابتدایی. در «جهاد دفاعی» دولت اسلامی و تک‌تک مسلمانان در برابر تجاوز خارجی به کیان اسلام، وارد جنگ‌وکارزار شده و به دفاع می‌پردازند و در «جهاد ابتدایی» مسلمانان ابتدائاً و بدون وجود تجاوز، به کشور دیگر حمله می‌کنند.

الف) جهاد دفاعی

پرواضح است که همه عقلا و اندیشمندان عالم، هیچ شک و شبهه‌ای در مورد بایستگی و ضرورت مقابله و ایستادن در برابر دشمن و دفاع از حقوق و شرافت انسانی در برابر تجاوز بیگانگان و ستمگران ندارند. ازاین‌رو مشروع بودن جنگ دفاعی نیازمند دلیل و اقامه برهان نیست و هر فرد خردمندی بر آن اذعان دارد. شهید مطهری در این باره می‌گوید:

اگر جنگی برای دفع تهاجم باشد؛ دیگری به سرزمین ما تهاجم کرده است، به مال و ثروت ما چشم دوخته است، به حریت و آزادی و آقایی ما چشم دوخته و می‌خواهد آن را سلب کند و آقایی خود را به ما تحمیل کند، اینجا دین چه باید بگوید؟ آیا باید بگوید: جنگ مطلقاً بد است، دست به اسلحه بردن بد است … بدیهی است که این سخن مسخره است … اینجا ما نمی‌توانیم بگوییم ما چون طرف‌دار صلحیم، با این جنگ مخالفیم. این معنایش این است که ما طرف‌دار ذلت هستیم. اشتباه نشود؛ این‌دو با یکدیگر از زمین تا آسمان متفاوت‌اند … جنگ به‌معنای ایستادگی در مقابل تهاجم قطعاً خوب است و از ضروریات زندگی بشر است. (1389: 26)

در حقوق بین‌الملل و کنوانسیون‌های ناظر به جنگ نیز دفاع از خود در برابر انواع تجاوز دشمن، از حقوق مسلم کشورها تلقی شده است. همچنین، براساس نظریه اخلاقی جنگ عادلانه، از مهم‌ترین شرایط عادلانه و پسندیده بودن جنگ، هدف آن در دفع تجاوز است و دولت‌ها تنها با داشتن دلیل منطقی و معقول می‌توانند آغازگر جنگ باشند.

دلیل و هدف عادلانه می‌تواند شامل دفاع از خود در برابر تجاوز خارجی، دفاع از کشور ثالث در برابر حمله خارجی و حمایت از شهروندان بی‌گناه در برابر حکومت‌ها و دولت‌های ظالم باشد. بر همین اساس، دعوت اسلام به مهیا شدن و آماده بودن‌برای دفاع از خود نه‌تنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه مطابق اصول مورد توافق همه عقلای جهان است.

قرآن در این زمینه می‌فرماید:

وَ أ‌َعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ ر‌ِباطِ الْخَیْل‌ِ تُرْهِبُونَ بهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُ. (انفال / 60)

و هرچه در توان دارید از نیرو و اسب‌های آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات]، دشمن خدا و دشمن خودتان [دشمنان دیگری را جز ایشان که شما نمی‌شناسیدشان و خدا آنان را می‌شناسد] را بترسانید.

خداوند همچنین علت مشروع بودن دفاع در برابر تجاوز را به‌خوبی بیان فرموده است:

وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ ببَعْض‌ٍ لَفَسَدَتِ الْأ‌َرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَى الْعالَمِینَ. (بقره / 251)

و اگر خداوند بعضی از مردم را به‌وسیله بعضی دیگر دفع نکند، سراسر روی زمین فاسد می‌شود، ولی خداوند نسبت به تمام جهانیان، لطف و احسان دارد.

ب) جهاد ابتدایی

بحث اصلی در اینجاست که آیا جهاد ابتدایی در اسلام مشروع بوده و اگر از لحاظ فقهی مشروع است، آیا با موازین اخلاقی سازگار و قابل دفاع است؟ پیش از وارد شدن به اصل بحث، لازم است نگاهی اجمالی به بحث‌ها و دیدگاه‌های مختلفی که در رابطه با جنگ ابتدایی در اسلام توسط مفسران و فرهیختگان مسلمان بیان شده، بیندازیم و سپس دلایل قرآنی اخلاقی بودن جهاد ابتدایی در اسلام را بررسی نماییم.

یک. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان درمورد جنگ ابتدایی

از آنجا که مفهوم جهاد ابتدایی با چالش‌ها و پرسش‌هایی روبه‌روست و به‌ویژه در دوران معاصر مخالفت‌های زیادی را به‌دنبال داشته است، دانشمندان اسلامی درپی فکر چاره‌اندوزی و یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش‌ها برآمده‌اند.

با بررسی این دیدگاه‌ها، به این نتیجه می‌رسیم که در میان دانشمندان شیعه و سنی چهار دیدگاه در مورد جنگ ابتدایی وجود دارد:

1. دیدگاه متقدمین: مشروع بودن جهاد ابتدایی از لحاظ فقهی

اکثر فقهای متقدم شیعه و سنی، جهاد ابتدایی با غیر مسلمانان را برای تسلیم کردن آنها در برابر اسلام، مشروع و کاملاً پسندیده می‌دانند. در نگاه این عده، اصل در روابط میان دولت اسلامی و غیر اسلامی، جنگ است، مگر مصلحتی اقتضای صلح کند. شیخ طوسی می‌نویسد: «هرکس که مخالف اسلام است، از سایر کفار (کافر حربی)، واجب است که با آنان جهاد و کارزار شود.» (طوسی، 1409: 297 ـ 296) ابن‌تیمیه در این باره چنین می‌گوید: «هنگامی که اصل قتالِ مشروع، جهاد است و مقصود آن است که دین تماماً از آن خدا باشد و کلمه خداوند برتر گردد، پس هرکه منع کند، به اتفاق مسلمین کشته می‌شود.» (ابن‌تیمیه، 1403: 131)

مهم‌ترین دلیل این افراد، تمسک به آیات مطلق جهاد در قرآن است. درحقیقت این دیدگاه متعلق به فقهای اسلامی و قشر سنتی جهان اسلام است که با تعبد به ظاهر متون و نصوص اسلامی، به ذکر دلایل مشروعیت جهاد ابتدایی در اسلام اکتفا کرده و تلاشی در پاسخ‌گویی به شبهات نکرده‌اند. آیات قرآنی در مورد جهاد دو دسته‌اند: دسته اول آیاتی هستند که به‌طور مطلق مسلمانان را به جهاد در راه خدا دعوت کرده و آن را مشروط و مقید به چیزی نکرده‌اند.

برخی از این آیات عبارتند از:

قاتِلُوا الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ باللّهِ وَ لا بالْیوْم ِ الآخِر‌ِ وَ لا یحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أ‌ُوتُوا الْکِتابَ حَتَّی یعْطُوا الْجزْیةَ عَنْ یدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ. (توبه / 29)

با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خدا و فرستاده‌اش حرام گردانیده‌اند، حرام نمی‌دارند و متدین به دین حق نمی‌گردند، کارزار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم به دست خود جزیه دهند.

این آیه به‌صراحت بر لزوم جهاد با اهل کتاب تا مسلمان شدن آنان یا پرداخت جزیه تأکید می‌کند.

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى أ‌َنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أ‌َنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أ‌َنْتُمْ لا تَعْلَمُون. (بقره / 216)

جهاد در راه خدا بر شما مقرر شده، درحالی‌که برایتان ناخوشایند است. چه‌بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبیل‌ِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أ‌َوْلِیاءَ الشَّیْطان‌ِ إ‌ِنَّ کَیْدَ الشَّیْطان‌ِ کانَ ضَعِیفا. (نساء / 76)

کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار می‌کنند و آنان‌که کافرند، در راه طاغوت. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید [و از آنان نهراسید]؛ زیرا که نقشه شیطان [همانند قدرتش] ضعیف است.

فَلْیُقاتِلْ فِی سَبیل‌ِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبیل‌ِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أ‌َوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أ‌َجْراً عَظِیماً. ( نساء / 74)

کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروخته‌اند، باید در راه خدا پیکار کنند! و آن‌کس که در راه خدا پیکار کند و کشته شود یا پیروز گردد، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.

یا أ‌َیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّار‌ِ وَ لْیَجدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أ‌َنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِین. ( توبه / 123)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! با کافرانی که به شما نزدیک‌ترند، پیکار کنید! [و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!] آنها باید در شما شدت و خشونت [و قدرت] احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است.

از ظاهر این آیات به‌دست می‌آید که جنگ و جهاد در اسلام مقید به شرط و قید خاصی نیست و جنگ ابتدایی، مشروع و مجاز شمرده شده است. همین آیات دست‌آویز برخی از دشمنان و ناآگاهان شده و اسلام را دین جنگ و خشونت معرفی کرده‌اند.

البته در قرآن آیات زیادی نیز وجود دارد که جهاد را در صورت وجود شرایط خاصی مجاز دانسته که در ادامه بخشی از این آیات را متذکر خواهیم شد.

2. مشروع نبودن جهاد ابتدایی

در مقابل، بسیاری از دانشمندان متأخر اهل‌سنت و برخی از شیعیان به‌کلی منکر مشروعیت جهاد ابتدایی شده و اصل در روابط دولت‌های اسلامی با سایر دولت‌ها را صلح و همزیستی دانسته‌اند. شیخ محمد عبده، رشید رضا، شیخ محمود شلتوت و شیخ نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی و تا حدی شهید مطهری از جمله این افرادند. دلیل این دیدگاه نیز تمسک به آیات و روایاتی است؛ ازجمله:

وَ إ‌ِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْم ِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إ‌ِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ. (انفال / 61)

و اگر به صلح گراییدند، تو [نیز] بدان گرای و بر خدا توکل نما که او شنوای داناست.

در این آیه صلح را در صورت تسلیم دشمن به قبول آن، مجاز بلکه واجب اعلام می‌نماید.

لا ینْهاکُمُ اللّهُ عَن‌ِ الَّذِینَ لَمْ یقاتِلُوکُمْ فِى الدِّین‌ِ وَ لَمْ یخْر‌ِجُوکُمْ مِنْ دِیار‌ِکُمْ أ‌َنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إ‌ِلَیهمْ إ‌ِنَّ اللّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إ‌ِنَّما ینْهاکُمُ اللّهُ عَن‌ِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِى الدِّین‌ِ وَ أ‌َخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیار‌ِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إ‌ِخْراجکُمْ أ‌َنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یتَوَلَّهُمْ فَأ‌ُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ. (ممتحنه / 8)

خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده‌اند، بازنمی‌دارد که به آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید؛ زیرا خدا دادگران را دوست دارد. خدا شما را فقط از دوستی با کسانی بازمی‌دارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه‌هایتان بیرون رانده و در بیرون راندنتان با یکدیگر هم‌پشتی کردند. هرکس آنان را به دوستی گیرد، آنان همان ستمگرانند.

در این آیه، مسلمانان به‌صراحت از دوستی و نیکی کردن به سه دسته از افراد برحذر داشته شده‌اند: کسانی که بر سر دین با مسلمانان جنگیدند، کسانی که مسلمانان را از شهرشان بیرون کردند و کسانی که از این گروه حمایت کردند. این آیه این موارد را از حکم کلی دوست بودن و نیکی کردن به مردم استثنا کرده است. بنابراین، اصل در رابطه صلح‌جویی و مداراست، نه جنگ و جهاد.

همچنین خداوند در سوره نساء و درپی طرح دعاوی خانوادگی و توصیه به صلح به‌طور کلی، این‌گونه تعلیل می‌آورد: «و الصلح خیر.» (نساء / 128) از این آیه نیز مطلوبیت صلح در قرآن کریم معلوم می‌گردد.

مدافعان این دیدگاه، در مواجهه با آیات مطلق جهاد که برخی از آنها پیش از این ذکر شد، به توجیه آنها دست می‌زنند. برخی از این توجیهات از این قرار است:

ـ توسعه معنایی واژه دفاع و حمل جهاد ابتدایی مصطلح بر جهاد دفاعی؛ شیخ محمود شلتوت دراین‌باره می‌گوید: «مسلمانان با تکیه بر قاعده فطری اجتماعی که امیرمؤمنان علی(ع) بیان کرده‌اند، هرگاه روح دشمنی و تجاوز در کفار زنده می‌شد، به جنگ با آنان برمی‌خاستند و منتظر تجاوز ایشان نمی‌ماندند.» (شلتوت، 1354: 68) شهید مطهری در این رابطه معتقد است، جهاد ابتدایی اسلام از آنجایی که دفاع از ارزش‌های انسانی و معنوی است، نوعی دفاع است، نه تهاجم. به عبارتی دیگر، با توسعه معنایی واژه دفاع، جهاد ابتدایی نیز به‌گونه‌ای نوعی جهاد دفاعی تلقی می‌شود. دفاع در مبحث جهاد، دارای دو مفهوم محدود و گسترده اسـت.

مفهوم محدود آن به‌معنای دفاع در برابر تجاوز نـظـامی دشمن است؛ اما مفهوم گسترده‌اش، دفاع در برابر هرگونه تجاوزی است. معنا و مفاد دفاعی بودن جهاد ابتدایی این است که روح دفاع در پیکر جنگ و جهاد ابتدایی جاری است.

به دیگر سخن، در هر موردی که جهاد ابتدایی توصیه و واجب شده است، بدون تردید حقی مورد تجاوز قرار گرفته و چنین جهادی درحقیقت برای دفاع از آن حق است. البته، نوع و گستره حق یکسان نیست؛ گاه حق دارای جنبه شخصی و فردی و گاه دارای جنبه ملی و انسانی است که از آن به حقوق انسانی یا انسانیت تعبیر می‌شود. بی‌تردید، ملاک تقدس و مشروعیت دفاع، از حق دفاع کردن است و تفاوتی نـیست که حق، از آنِ یک فرد باشد، به یک ملت تعلق داشته باشد و یا به انسانیت مربوط شـود؛ بلکه دفاع از حقوق انسانی، مقدس‌تر و ارزشمندتر است. ازجمله نـمـونه‌های دفاع از حقوق انسانی، دفاع از ارزش‌های معنوی و انسانی جـامعه است.

نتیجه اینکه، منظور از دفاعی بودن جنگ در اسلام، معنای محدود آن، یعنی مقابله با هجوم نظامی دشمن که در تقسیم‌بندی جهاد به دفاعی و ابتدایی لحاظ می‌شود، نیست؛ بلکه مراد این است که جهاد ابتدایی نیز مقابله با تجاوز و دفاع از حقوق مشروع انسانی است. (مطهری، 1389: 70 ـ 66)

ـ حمل مطلق بر مقیدات؛ عده‌ای دیگر از دانشمندان اسلامی بر این عقیده‌اند که اسلام اصولاً با جنگ و جهاد ابتدایی و بدون وجود تعدی و تجاوز از طرف دشمن مخالف است. اسلام در اصل دینی صلح‌جو و به دور از خشونت است که به‌جز موارد خاص و صرفاً برای مقابله با تجاوز و حمله دشمن، مجوز جهاد صادر نکرده است. بنابراین آیات مطلق جهاد بنابر قاعده عقلایی باید حمل بر مقیدات شوند و از این رو در مواردی که به‌طور مطلق امر به قتال شده، منظور مواردی است که دشمن دست به تجاوز و حمله زده است. به مقتضای آیات مقیده و حمل مطلقات بر آنها، جهادی که در اسلام واجب شده، جنگ دفاعی است که فطرت هر انسانی به لزوم آن حکم می‌کند. (صالحی نجف‌آبادی، 1382: 32)

بر این اساس، آیات مقید جهاد نسخ نشده‌اند؛ زیرا اولاً نسخ در مواردی است که میان دو آیه تضاد کامل باشد و امکان هیچ‌گونه جمع عقلایی وجود نداشته باشد؛ ولی در این موارد با حمل مطلق بر مقید امکان جمع وجود دارد.

ثانیاًً مفاد آیه «فَمَن‌ِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بمثْل‌ِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُم» (بقره / 194) این است که مشروط شدن جنگ با کفار به تعدی و تجاوز آنها یک حکم کلی و دایمی است و هرگز نسخ نشده است. آیات مربوط به جنگ در سوره آل عمران درباره جنگ احد است که در آن کفار تعدی کردند و آیات مربوط به جنگ در سوره انفال درباره جنگ بدر است که کفار حمله را آغاز کردند و آیات جنگ در سوره برائت درباره مشرکان پیمان‌شکن است که تجاوز را آغاز کردند و به همین جهت در این سوره آمده:

أ‌َلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أ‌َیْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بإ‌ِخْراج الرَّسُول‌ِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أ‌َوَّلَ مَرَّةٍ أ‌َتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أ‌َحَقُّ أ‌َنْ تَخْشَوْهُ إ‌ِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین. (توبه / 13)

آیا کارزار نمی‌کنید با جمعی که شکستند پیمانشان را و قصد کردند به بیرون کردن رسول و آنها پیشی گرفتند شما را اول‌بار. آیا می‌ترسید از ایشان؛ پس خدا سزاوارتر است که بترسید از او، اگر از مؤمنین هستید. (رشید رضا، 1373: 2 / 215)

شیخ محمود شلتوت در این باره به‌صراحت می‌گوید:

در قرآن کریم، یک آیه هم نمی‌توان یافت که دلالت یا اشارتی داشته باشد که باید به جنگ برخاست و با کشتار، مردم را مجبور کرد به اسلام بگروند و به اکراه ایمان آورند. سبب تجویز جنگ در اسلام فقط مبارزه با ستمگری و ایجاد آزادی عقیده و ایمان است. در هرجا که اسلام جنگ را روا شمرده، از آزمندی و استثمار و ایجاد محدودیت برای ضعیفان منع کرده است و توصیه نموده به صلح گرایند و آرامش به‌وجود آورند. پرداخت مالیات و جزیه در عوض خون یا عقیده کافر، به‌منظور خضوع ایشان و پیشگیری از آزار و اخلالگری آنها و متابعت از قوانین و مشارکت در نظامات دولت اسلامی است. (1354: 167)

استاد مطهری نیز در کتاب جهاد خود به این موضوع اشاره می‌کنند:

یک قاعده‌ای است در محاورات عرفی که اگر مطلق و مقیدی داشته باشیم، یعنی یک دستور را در یک‌جا مطلق و مقیدی داشته باشیم … از نظر عرفی در علم اصول می‌گویند مطلق را باید حمل بر مقید کرد . این آیات به‌صورت مطلق است، آیات دیگری داریم که آن آیات به‌صورت مقید ذکر می‌کند؛ یعنی این‌جور ذکر می‌کند: ‌ای مسلمانان! با این کافران بجنگید، به‌دلیل اینکه این کافران به شما تجاوز می‌کنند. چون اینها با شما در حال جنگ هستند، پس شما حتماً با اینها بجنگید. پس معلوم می‌شود آنجا هم که می‌گوید: «ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین»، یعنی این کفار و منافقین که با شما در حال جنگ هستند، اگر شما نجنگید، آنها با شما می‌جنگند، پس با آنها بجنگید. (1389: 44)

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان به ذکر پاره‌ای از آیات جهاد پرداخته و می‌فرماید: «جهاد و کارزاری که قرآن مؤمنین را به آن دعوت کرده است و برای آنان حیات‌آفرین می‌خواند، به‌معنای آن است که پیکار چه در راه دفاع از اسلام یا مسلمین باشد و چه جهاد ابتدایی، همه در واقع دفاع از حقیقت انسانیت است». (1417: 1 / 67)

ایشان در ذیل آیه «وَلا تَعْتَدُوا إ‌ِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» (بقره / 190) می‌نویسد:

ماهیت جهاد در اسلام دفاعی محض است که حق انسانیت که براساس فطرت سلیم، حق مشروع بشریت می‌باشد، بدان وسیله حفظ می‌شود. (طباطبایی، 1417: 2 / 61)

بنابراین آنچه در اصطلاح جهاد ابتدایی خوانده می‌شود، قسمی از اقسام جهاد دفاعی است.

ـ مشروط بودن جهاد ابتدایی؛ برخی نیز ضمن پذیرش اصل مشروعیت جهاد ابتدایی، آن را از لحاظ زمانی، مکانی و شرایط دیگر مقید و محدود دانسته، به‌گونه‌ای که تحقق آن در زمان پس از پیامبر و معصومین(ع) ممکن نبوده، ازاین‌رو مسئله به‌طورکلی منتفی است. برای مثال، با توجه به این نکته که شرک عصر جاهلی ملازم با شرور و فتنه‌های اجتماعی بوده است یا اینکه آیات جهاد اختصاص به عصر تأسیس حکومت اسلامی و حداکثر مختص زمان حضور معصوم(ع) است، جهاد ابتدایی به دوران صدر اسلام یا عصر حضور مربوط می‌شود.

درباره شرک عصر جاهلی و همراهی آن با فتنه و شر، مطالعه تاریخ اجمالی صدر اسلام کافی است. نیم‌نگاهی به نحوه مقابله کفار با پیامبر ما را به این نکته می‌رساند که بحث اساسی آنان حفظ و بهره‌برداری از مواهب مادی بوده است. فرهنگ و تمدن امروز گرچه از زیاده‌خواهی بری نیست، ولی با توجه به مجموعه شرایط حاکم بر جهان، اسلام آوردن رهبران یک کشور، هرگز مساوی از دست دادن قدرت نیست؛ از این روی می‌توان شر امروز را دارای ماهیتی متفاوت با آن دوران دانست. لذا با قبول تلازم شرک و فتنه در دوران صدر اسلام و مهم بودن عنوان فتنه در تشریع جهاد ابتدایی، آن عنوان در عصر حاضر کمتر مصداق می‌یابد. (زحیلی، 1401: 393 ـ 360)

http://www.farsnews.com

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: طوفان جاهلیت لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طوفان جاهلیت
  • اشعار
  • سیدة نساء العالمین
  • امیرمومنان
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

نوای سایت

دریافت کد این آهنگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس