فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شكوه على عليه السّلام هنگام تدفين زهرا عليهاالسّلام

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

على بن محمد هرمزانى، از امام سجاد عليه السّلام و ايشان از پدر بزرگوارش امام حسين عليه السّلام روايت كند كه آن حضرت فرمود: چون فاطمه عليهاالسّلام دختر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بيمار شد، به على عليه السّلام وصيت نمود كه امر او را كتمان، و خبرش را پوشيده دارد، و كسى را از بيمارى حضرتش آگاه نسازد، و آن حضرت چنين كرد. و خود حضرت او را پرستارى مى كرد و اسماء بنت عميس «رحمة الله» پنهانى چنان كه فاطمه عليهاالسّلام وصيت نموده بود، آن حضرت را كمك كار بود.

پس چون هنگام وفات آن حضرت فرا رسيد، به اميرالمؤمنين عليه السّلام وصيت كرد كه شخصا كار او را به دست گيرد، و او را شبانه به خاك سپارد، و قبرش را ناپيدا سازد «با زمين يكسان كند كه جايش معلوم نباشد.» پس ‍ على عليه السّلام خود اين كار را عهده گرفته و حضرت را به خاك سپرد، و محل قبر او را ناپيدا ساخت. چون دست مبارك از خاك قبر بر فشانده، اندوه و غم بر دلش هجوم آورد. پس سيلاب اشك بر گونه اش جارى ساخت، و رو به جانب قبر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گرداند و گفت:

ادامه »

 نظر دهید »

وداع فرزندان با بدن مادر

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

هنگامى امام على عليه السّلام بدن زهرا عليهاالسّلام را كفن مى‌كرد، وقتى كه خواست بندهاى كفن را ببندد صدا زد: اى ام كلثوم، اى زينب، اى سكينه، اى حسن و اى حسين : «هلموا تزودوا من امّكم …؛ بياييد و از ديدار مادرتان توشه برگيريد، كه وقت فراق و لقاى بهشت است.»

حسن و حسين آمدند و با آه ناله، فرياد مى زدند: اى مادر حسن! اى مادر حسين! وقتى كه به حضور جدمان رسيدى سلام ما را به او برسان و به او بگو بعد از تو در دنيا يتيم مانديم، آه! آه! چگونه شعله غم دل ما از فراق پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و مادرمان، خاموش گردد؟!

اميرمؤمنان مى فرمايد: «انّى اشهد الله انّها قد حنّت و انت مدّت يديها و ضمّتهما الى صدرها مليّا؛ من خدا را گواه مى گيرم كه فاطمه ناله جانكاه كشيد و دست هاى خود را دراز كرد و فرزندانش را مدتى به سينه اش چسبانيد.»

ناگاه شنيدم، هاتفى در آسمان صدا زد: «يا ابا الحسن ارفعهما عنها فلقد ابكيا و الله ملائكة السّماء…؛ اى على! حسن و حسين را از روى سينه مادرشان بلند كن كه سوگند به خدا اين حالت آن‌ها، فرشتگان آسمان را به گريه انداخت.»

آن‌گاه على عليه السّلام آنها را از سينه مادرشان بلند كرد.

اى آفتاب من كه شدى غايب از نظر

 آيا شب فراق تو را كى بود سحر

 اى نور عالم و چشم و چراغ دل

 بگشاى چشم رحمت و بر حال من نگر

بيت الاحزان ص 154.

 نظر دهید »

مرثيه على عليه السّلام بر زهرا عليهاالسّلام

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

چون امام على عليه السّلام همسرش زهرا عليهاالسّلام را در دل شب دفن كرد، بر لب قبر ايستاد و اشعارى را انشا كرد كه ترجمه آن چنين است :

1 در هر اجتماعى ، سرانجام هر دوستى جدايى خواهد بود.

2 از دست دادن فاطمه زهرا عليهاالسّلام بعد پيامبر، دليلى است كه دوستى دايمى نخواهد شد.

و باز نقل شده كه بعد از وفات زهرا عليهاالسّلام على عليه السّلام اين اشعار را انشا كرد:

1 نفسم با ناله هايش حبس شده؛ اى كاش نفسم با ناله ها خارج مى شد!

2 بعد از زهرا عليهاالسّلام خيرى در زندگانى دنيا نيست؛ گريه‌ام براى اين است كه زندگى دنيا طول بكشد.

بحارالانوار، ج 43، ص 213

 نظر دهید »

فاطمه عليهاالسّلام و استدلال قرآنى

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

پس از رحلت رسول خداصلّى اللّه عليه و آله وقتى كه ابوبكر بر مسند خلافت نشست؛ منافقين باغ فدك را كه از مِلك پيامبرصلّى اللّه عليه و آله بود و به فاطمه عليهاالسّلام مى رسيد؛ غصب كرده و عامل آن حضرت را از فدك، بيرون راندند.

فاطمه عليهاالسّلام نزد ابوبكر آمد و فرمود: «ارثى كه از ناحيه پدرم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيده، به من برگردانيد.» ابوبكر گفت: «پيامبرن ارث نمى گذراند.»

فاطمه عليهاالسّلام فرمود: «آيا سليمان از پدرش داوود ارث نبرد؟ كه خداوند مى فرمايد: وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داودَ» ابوبكر خشگمين شد و گفت: «پيامبر ارث نمى گذارد.»

 فاطمه عليهاالسّلام فرمود: «آيا زكريّاى پيغمبر عرض ‍ نكرد: فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَ يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب؛ خدايا از پيشگاهت به من جانشينى ببخش ، كه وارث من و آل يعقوب باشد.» ابوبكر باز همان سخن قبل را تكرار كرد كه پيامبر ارث نمى گذارد.

فاطمه عليهاالسّلام فرمود: «آيا خداوند در قرآن نفرموده است كه يُوصيكُمُ اللّهُ فى اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنْثَيَيْنِ؛ شما را در مورد فرزندانتان، سفارش مى كنم كه براى فرزند پسر، مطابق نصيب دو دختر بدهيد.» ابوبكر باز همان جواب را داد و گفت: «پيامبر از خود ارث نمى گذارد.»

به اين ترتيب، فاطمه عليهاالسّلام با استدلال قرآنى، حق ارث خود را ثابت نمود، ولى جواب درستى نشنيد و در برابر چنين منطق الهى او را مظلوم كردند.

كشف الغمه ، ج 2، ص 37.

 نظر دهید »

فاطمه عليهاالسلام در صحراى محشر

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

جابربن عبدالله انصارى (صحابه ارزشمند پيامبر) مى گويد:

به امام باقر عليه السلام گفتم : فدايت شوم! تقاضا مى كنم حديثى در مورد عظمت مادرت فاطمه برايم بفرماييد كه هر وقت آن را براى پيروان شما خاندان رسالت باز گفتم، شاد و خرسند شوند.

امام باقر فرمود: پدرم از رسول خدا نقل كرد كه پيامبر فرمود: وقتى كه روز قيامت فرا مى رسد براى پيغمبران الهى منبرهايى از نور نصب مى شود كه در ميان آنها منبر من بلندترين منبرها خواهد بود.

آنگاه خداوند مهربان مى فرمايد: اى پيامبر برگزيده ام! سخنرانى كن! و من آن روز چنان سخنرانى مى كنم كه هيچ كس حتى پيامبران و سفيران الهى نيز همانند آن را نشنيده باشند.

سپس منبرهايى براى جانشينان پيغمبران نصب مى شود و در ميان آنها منبر جانشين من «على » از همه منبرها بلندتر است آنگاه خداوند به او دستور مى دهد سخنرانى كند و او سخنرانى مى كند كه هيچ كدام از جانشينان پيغمبران خدا مانند آن را نشنيده باشند.

پس از آن براى فرزندان پيامبران، منبرهايى از نور نصب مى شود و براى دو فرزندم و دو گل باغ زندگى من «حسن و حسين » منبرى مى گذارند و از آنان درخواست مى شود سخنرانى كنند و آن دو نور ديده ام سخنرانى خواهند كرد كه هيچ يك از فرزندان پيغمبران نشنيده اند.

سپس فرشته وحى ، جبرئيل امين ندا مى دهد كه «فاطمه » دختر گرامى پيامبر كجاست؟

ادامه »

 نظر دهید »

فاطمه عليهاالسلام نورى در پرستشگاه

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

پيامبر اسلام مى فرمايد:

دخترم فاطمه، بانوى بانوان اولين و آخرين هر دو جهان است.

فاطمه پاره وجود من است.

فاطمه نور ديدگان من است.

فاطمه ميوه دل من است.

فاطمه روح و جان من است.

فاطمه حوريه اى است، در چهره انسان.

هنگامى كه او در محراب عبادت، در برابر پروردگارش مى‌ايستد، نور وجودش به فرشتگان آسمان مى درخشد، همان گونه كه ستارگان به زمينيان مى درخشند.

خداى مهربان به فرشتگان مى فرمايد: هان اى فرشتگان من! به بنده شايسته ام (فاطمه) بنگريد! كه در درگاهم قرار گرفته است و از خوف و وحشت به خود مى لرزد. فاطمه با تمام وجود مشغول پرستش من است. اينك شما را شاهد مى گيرم شيعيان او را از آتش دوزخ امنيت بخشيدم.

بحارالانوار، ج 43، ص 174.

 نظر دهید »

محبوب‌ترين اسم‌ها

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

جابر انصارى مى گويد: به پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم عرض كردم: در شأن على بن ابى طالب عليه السلام چه مى فرماييد؟

فرمود: او جان من است !

عرض كردم: در شأن حسن و حسين عليه السلام چه مى فرماييد؟

حضرت پاسخ داد: آن دو، روح منند و فاطمه، مادر ايشان، دختر من است. هر كه او را غمگين كند مرا غمگين كرده است و هر كه او را شاد كند، مرا شاد گردانيده است و خدا را گواه مى گيرم، من در جنگم با هر كس كه با ايشان در جنگ است و در صلحم با هر كس كه با ايشان در صلح است.

اى جابر! هرگاه خواستى دعا كنى و مستجاب گردد، خدا را به اسم هاى ايشان بخوان، زيرا كه اسم هاى آنان نزد خداوند محبوب ترين اسم ها است.

بحار: ج 94، ص 21.

 نظر دهید »

خنده و گريه فاطمه عليهاالسلام

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

عايشه - همسر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم - اظهار مى كند: «فاطمه شبيه تر از هر كسى به رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم بود. هنگامى كه به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم مى رسيد، حضرت با آغوش باز از او استقبال مى‌كرد و دست هايش را مى گرفت و در كنار خود مى نشاند، و هرگاه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم بر فاطمه عليهاالسلام وارد مى شد، ايشان برمى خاست و دست هاى حضرت را با اشتياق مى بوسيد. آن زمان كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم در بستر مرگ آرميده بود، فاطمه عليهاالسلام را به طور خصوصى پيش خود خواند، و آهسته با وى سخن گفت، كمى بعد فاطمه عليهاالسلام را ديدم كه گريه مى كرد! سپس پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم بار ديگر با او آهسته صحبت كرد. اين بار، فاطمه عليهاالسلام خنديد! با خود گفتم: اين نيز يكى از برترى هاى فاطمه عليهاالسلام بر ديگران است كه هنگام گريه و ناراحتى توانست بخندد.

علت را از فاطمه عليهاالسلام پرسيدم، فرمود: 

- در اين صورت اسرار را فاش ساخته ام و فاش كردن اسرار ناپسند است. 

پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رحلت كرد، به فاطمه عليهاالسلام عرض كردم : 

- علت گريه و سبب خنده شما در آن روز چه بود؟

ادامه »

 نظر دهید »

حضرت فاطمه عليهاالسلام و ارزش تعليم

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

زنى خدمت حضرت فاطمه عليهاالسلام رسيد و گفت: «مادر ناتوانى دارم كه در مسائل نمازش به مسأله مشكلى برخورد كرده و مرا خدمت شما فرستاد كه سؤال كنم.» حضرت فاطمه عليهاالسلام جواب آن مسأله را داد. آن زن همين طور مسأله ديگرى پرسيد تا ده مسأله شد. حضرت همه را پاسخ داد. سپس ‍ آن زن از كثرت سؤال خجالت كشيد و عرض كرد: «اى دختر رسول خدا! ديگر مزاحم نمى شوم.»

حضرت فرمود: «نگران نباش ! باز هم سؤ ال كن ! با كمال ميل جواب مى دهم ، زيرا اگر كسى اجير شود كه بار سنگينى را بر بام حمل كند و در عوض آن ، مبلغ صد هزار دينار اجرت بگيرد، آيا از حمل بار خسته مى شود؟» 

زن گفت: «نه ! خسته نمى شود، زيرا در برابر آن مزد زيادى دريافت مى كند.» 

حضرت فرمود: «خدا در برابر جواب هر مسأله اى بيشتر از اينكه بين زمين و آسمان پر از مرواريد باشد، به من ثواب مى دهد! با اين حال، چگونه از جواب دادن به مسأله خسته شوم؟

از پدرم شنيدم كه فرمود:

ادامه »

 نظر دهید »

برترى علمى حضرت فاطمه عليهاالسلام و ارزش علم

12 اسفند 1395 توسط راحله مري

 

دو نفر زن، كه يكى مؤمن و ديگرى از دشمنان اسلام بود، در مطلبى دينى با هم اختلاف نظر داشتند. براى حل اختلاف، محضر حضرت فاطمه عليهاالسلام رسيدند و موضوع را طرح كردند. چون حق با زن مؤمن بود، حضرت فاطمه عليهاالسلام گفتارش را با دليل و برهان تأييد كرد و بدين وسيله زن مؤمن بر زن دشمن پيروز گشت و از اين پيروزى خوشحال شد. حضرت فاطمه عليهاالسلام به زن مؤ من فرمود: «فرشتگان خدا بيشتر از تو شادمان گشتند و غم و اندوه شيطان و پيروانش ‍ نيز بيشتر از غم و اندوه زن دشمن مى باشد.» امام حسن عسكرى عليه السلام مى فرمايد: «در عوض خدمتى كه فاطمه به اين زن مؤ من كرد، بهشت و نعمت‌هاى بهشتى‌اش را هزار هزار برابر آنچه قبلا تعيين شده بود، قرار دهيد و همين روش را درباره هر دانشمندى كه با علمش مؤمنى را تقويت كند - كه بر معاندى پيروز گردد - مراعات كنيد و ثوابش را هزار هزار برابر قرار دهيد!»

بحارالانوار، ج 2، ص 8.

 نظر دهید »

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طوفان جاهلیت
  • اشعار
  • سیدة نساء العالمین
  • امیرمومنان
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

نوای سایت

دریافت کد این آهنگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس